|
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید من برهان خیرگو هستم دوست همه شما متولد 1381 علاقه مند به کامپیوتر این وبلاگ را ایجاد کرده ام تا هم دوستان زیادی در اینترنت پیدا کنم آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
بچه های اینترنت ..............................حتمابخونیدبه بزرگیش نگاه نکنید............................ ---------------------------------------------------------------------------------------------------------- اگر دیدید که نمی تونین بخونین روی یکی ازکلمه ها 4 یا 5 بار پشت سر هم کلیک کنید ---------------------------------------------------------------------------------------------------------- غضنفرشب هواتاریک باخانواده اش داشته ازمهمونی بر می گشته به خونه می بینه بخاری خرابه وگاز همه جا روگرفته به زن وبچه اش می گه که چراغ هارو روشن نکنین خونه می ترکه همه جاآتیش می گیره من خودم کبریت آوردم! اونوروشن می کنیم . . . . غضنفرسواراوتوبوس می شه یه دفعه می بینه که بندکفشش باز مونده به آقایی که پشتش ایستاده بودگفت:آقایه لحظه بیا این میله رانگه دارمن بند کفشمودرست کنم! . . . . یه روزی دونفربه جهنم می رفتندتو راه یکیشون خسته میشه میشینه سفره بازمی کنه ناهارمی خوره اون یکی می گه من برم سر بزنم زود بر می گردم تورومی برم میره میره بعدش نفس نفس تندتندبرمی گرده دوستش می گه چی شده میگه که جهنم آتیش گرفته! . . . .
. . . لره میره مهمونی تهرونی ها میبینه بچه تهرونی به مامانش میگه مامان من شماره 1 دارم ... لره میگه یهنی چی ؟ .. مادر میگه شماره 1 یعنی دستشویی کوچک 2 یهنی بزرگ ... لره خوشش میاد و میره خونش به بچش یاد میده ... بعد چند روز میرن مهمونی .. بچه دستشویی داشته میگه بابا اون ان شمارش چند بود؟ . . . لره تو استخر غرق میشه میبرنش پزشكی قانونی بفهمن چرا غرق شده بعد از تحقیقات پزشكی قانونی میفهمن مایوش سوراخ بوده! . . . به لره میگن: دخترتو به کی دادی؟ میگه: غریبه نیست. دامادمه . . . به لره می کن روز قیامت چطور می خوای از روی پل صراط رد بشی؟ می گه ما عشایریم ، همون زیر پل چادر می زنیم . . . لره میخواسته آتش نشان بشه توی آزمون استخدامی ازش میپرسند اگر جنگل آتش بگیره و اون اطراف آب نباشه چه کار میکنی؟ لره میگه: هیچی تیمّم می کنیم! . . . يه روز يه لره عصباني ميشه به شكمش ميگه :چقدر من كار كنم تو بخوري .شكمش جواب ميده ميخواي من كار كنم تو بخوري . . . لره مسجد می سازه هیچ کس نمیره نماز بخونه تابلو میزنه : نماز بدون وضو ..... شکسته .... نشسته ..... ________آزاد . . . يه روز يه لره شكر مي خره براي اينكه مورچه نخوره روش مي نويسه نمك. . . . لره آزمایش ادرارش گم میشه میگه بله دیگه مملکت بخور بخوره! .
پرسن امام رضا چرا رفته بود مشهد میگه: رفته بود زیارت
. . . به لره که از حج برگشته می گن سفر حج چطور بود… می گه: خیلی سنگ خورد تو سرو صورتم ولی آخرش بوسیدمش. . . .
یه روز دوتا لر سوار یه تاکسی میشن. تاکسیه پژو بوده. بعد یکی از لرا به راننده میگه: اقای راننده یه نوار بزار حال کنیم. راننده میگه: خودت یکی از تو داشبورت انتخاب کن بزار. لره هم از تو داشبورت بین چند تا نوار یه نوار ویدیو پیدا میکنه هر چی سعی میکنه بزاره تو ضبط نمیتونه بزاره اون رفیقش می زنه تو سرش میگه ای گیج این نوار مال تریلی نه پژو
. . . . . به لره ميگن حموم چند بخشه؟ ميگه: دو بخشه، زنونه و مردونه. . . . لره ميخواسته ترتيب گاوشو بده، گاوه ميگه: ما، ما! لره ميگه: خفه شو، اول ما، بعد تو! . . .
لره 1 پازل رو بعد دو سال حل ميكنه به دوستش ميگه اونم ميگه فكر نميكني يه كم طول كشيده؟ ميگه نه روش نوشته واسه 10-7 سال
.
. . . يك لربالا پشت بام اسفالت مکنه اسفالت اضافه مي آره چكار مكنه سرعت گير درست مي كنه
.
.
. يك شب تلوزبون فيلم سينمايي گذاشته بوده، تو فيلم مرده به زنش ميگه: شب بخير لورا. يهو تو لرستان ملت همه تلوزيون رو خاموش ميكنند، ميرن ميخوابن . . . . يه لره سوار هوا پيما ميشه ه بغل دستيش ميگه اقا شما چه کاره اي اون ميگه متخصص پوست لره بهش ميگه ما چند تا پوست بز خونمون داريم چند ميخري . . . . . از لره میپرسن ۱۲ فروردین چه روزیه؟؟؟ میگه روزی که میریم جا می گیریم برای ۱۳به در!!! . . . تركه و لره ميرن اكس پارتي تركه هلكوپتري مي ره لره با آرپي جي7 مي زنتش !!!
.
.
. به لره میگن شما ایمیل دارید؟میگه نه خیلی ممنون من ناهار خوردم
.
.
. . لره ميره مكه، برعكس همه طواف ميكنه. ميگن چرا برعكس طواف ميكني؟ ميگه شما از اونور دنبالش كنين، من از اينور ميگيرمش! . . . . لره یه تلویزیون می خره .می ره کنترلشو پس می ده .می گه:آقا ماشین حساب توش بود حروم خوری به ما نیومده.
.
.
. . لره با خدا قهر می کنه اول دفترش می نویسه به نام بعضی ها. . . . ترکه و لره داشتن با هم حرف می زدن: لره: تو کجا به دنیا اومدی؟ ترکه: تو بیمارستان!! لره: آخی مریض بودی؟!!! . . . . لره تو جوب آب تف ميكنه ميره دنبالش پاشو بزاره روش!!!!!
.
.
.
. لره ميره راهپيمايي، مي بينه شلوغه برميگرده
شنبه 7 بهمن 1391برچسب:, :: 12:31 :: نويسنده : برهان
1-به غضنفر میگن: چی شد مامانت مرد ؟ ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ 2-میدونی چرا زنها بیشتر از مردها عمر میکنن..............چون زن ندارن ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ 3- غضنفر ميخواسته بره بهشت زهرا، گل گيرش نمياد كمپوت مي‌بره! ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ 4- غضنفر می‌میره میره اون دنیا، ازش میپرسن چی شد مُردی؟ میگه داشتم شیر می‌خوردم ! میگن: شیرش فاسد بود؟ میگه نه بابا، گاوه یهو نشست ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 5-غضنفر میره بالای پل عابر پیاده داد می زنه حالا من خر،من نفهم، آخه شما اینجا رودخانه می بینید که اومدین روش پل زدین؟ ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- 6- یه بچه خوشگله ریش بزی میذاره ، گرگه میاد میخورتش ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- از خشایار پرسیدند : گاو بهتره یا گوسفند --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- غضنفر 19تا بچه داشته بهش میگن: چرا یکی دیگه نمیاری تا عددشون رند شه میگه :فرزند کمتر زندگی بهتر
چهار شنبه 17 اسفند 1390برچسب:, :: 13:15 :: نويسنده : برهان
تو مراسم ختم يه بنده خدايي ميگن: مرحوم وصيت کرده سياه نپوشين.يکي داد مي زنه: مرحوم غلط کرده! ما به احترامش مي پوشيم!!! ازیك كچل می پرسن: سرتو باچی می‌شوری؟ میگه: با شیشه پاكن!
سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, :: 19:29 :: نويسنده : برهان
فقط يه ايراني ميتونه هر چیزی که میوفته رو زمین با یک فوت ضد عفونی کنه ! سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:, :: 15:14 :: نويسنده : برهان
از بچه اصفهانیه می پرسن وقتی می ری سر یخچال چی می خوری؟ می گه: کتک! سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:, :: 15:8 :: نويسنده : برهان
عضنفر ميره نجف ضريح مختار رو ميگره میگه:دمت گرم عجب فيلمي بازي كردي. سه شنبه 9 اسفند 1390برچسب:, :: 14:48 :: نويسنده : برهان
صفحه قبل 1 صفحه بعد   |
|||||||||||||||||
تبادل
لینک هوشمند
خبرنامه وب سایت:
آمار
وب سایت:
